نیازهای روز و مطالب ویژه
زن و تحمل درد
یک شنبه 14 مهر 1398 ساعت 17:12 | بازدید : 162 | نویسنده : مینا | ( نظرات )

اولین باری که رد خون را
در لباس زیرمان دیدیم،
بدون شک تمامی مان وحشت کردیم.
بعد آمدند
در گوش مان گفتند
این یک راز است و هیچ مردی نباید از آن بو ببرد.
دردهای یواشکی ِزیادی کشیدیم.
دردهایی از ناحیه ی کمر تا زیر شکم.
حالت تهوع از شدت درد.
در فصل سرما عرق کردیم.
فوبیای رد خون بر پشت فرم های مدرسه داشتیم...
آن هایی که مذهبی بودند
ماه رمضان ها در خانه باید ادای روزه دارها را در می آوردند.

سه بار سکته میکردیم تا برویم داروخانه و از اقای پشت پیشخوان نوار بهداشتی بخواهیم.
به شخصه امتحان های زیادی را سر همین درد ماهیانه،
خراب کردم.
اردوهای زیادی را کنسل کردم.
کلاس های مهمی را غیبت کردم.
وسط جنگل های شمال از درد به خود پیچیدم
و صدایم در نیامد.

پایم را گذاشته بودم مشهد
و به دلیل همین قاعدگیِ لعنتی توی هتل مانده بودم.
دریای کیش را دیده بودم
و تنها ساق پایم را داخلش برده بودم.
دبیرستانی که بودم
اگر وسط زنگ یکدفعه دردم میگرفت
باید با آژانس به خانه برمیگشتم.

شب هایی که از درد و عرق از خواب جا میپریدم
و آنقدر آن شب طولانی بود
که حتی از گریه هم خوابم نمیبرد.

تمام این ها به کنار.
اگر یک روز بعد از یک ماه این درد دیرتر به سراغمان بیاید
وحشت به جانمان می افتد.
سونوگرافی باید برویم.
پله ها را نباید بالا و پایین برویم.
باید پسته و موز بخوریم.

ولی در این بین تنها چیزی که دردش بیشتر از درد جسم است
درد روان ماست.
دردی که باید تمام این دردها را مخفی کرد.

که مبادا برادر و پدرت بفهمند تو درد میکشی.
که مبادا استاد دانشگاه بفهمد تو از درد به خود میپیچی.

که یکدفعه اگر توی خیابان از شدت ضعف به زمین بخوری
نباید بگویی پریود هستم.
سال آخر مقطع کارشناسی که بودم به سیم آخر زدم.

یک روز وسط امتحان که درد امانم را بریده بود
و به زور جواب ها را مینوشتم
پایین برگه ام ضمیمه کردم:
استاد شما از درد پریود چیزی نمیدانید
و حق دارید به برگه ی پر از جفنگ من نمره ندهی

دردهایم را در خانه بروز دادم.
جیغ میکشیدم
و از عمد می آمدم
وسط سالن و از درد به خود میپیچیدم.
سحرهای ماه رمضان بیدار نشدم
و اعلام کردم من یک هفته مرخصی دارم
و در ازایش درد میکشم

یک هفته در ماه نفرت مان را نسبت به تمام مردهای اطرافم،
اعلام میکردم.
اما هیچ چیز این وسط تغییر نکرد.

نه مردها درک شان افزایش یافت
و نه از دردهای من کم شد
چیزی که میخواهم بگویم


بهداشت روحی و حمایت روانی زن ها در طی این شش روز
یک هفته
ده روز
مهم ترین مسئله ای ست
که یک زن به آن احتیاج دارد.

حالا که جامعه ی ما یک تاریخ شمسی به این روز اختصاص نمی دهد
لطفا کمی هوای زن ها را داشته باشید.

برچسب‌ها: زن , تحمل درد , زن قوی ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نویسندگان
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان جدیدترین اخبار گرافیک و آدرس artiran.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 40
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 14
:: باردید دیروز : 26
:: بازدید هفته : 14
:: بازدید ماه : 144
:: بازدید سال : 1723
:: بازدید کلی : 2931